شعر(شنبه 87 شهریور 9 ساعت 8:59 عصر )
گفتم از عشق تو من خواهم مرد
چون نمردم هستم ، پیش چشمان تو شرمنده هنوز
گرچه از فرط غرور
کس ندیده به لبم خنده هنوز
گفته بودم از دل برود یار چو از دیده برفت
سالهاست از دیده ی من رفتی و لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر گورم بشکافند عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقیست
آتش سرکش و سوزنده هنوز
» fira_xox
»» نظرات دیگران ( نظر)
لیست کل یادداشت های وبلاگ